جدول جو
جدول جو

معنی حب نبات - جستجوی لغت در جدول جو

حب نبات
(حَبْ بِ نَ)
خوبروی جمیل. ملیح، انگور شیرین، هندوانۀ شیرین
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب نبات
تصویر آب نبات
نوعی از شیرینی که با شیرۀ شکر درست می کنند
فرهنگ فارسی عمید
(بِ نَ)
قسمی حلوا و شیرینی:
چه شیوه میکندآب نبات با دل ما
که بر طبقچۀ شمشاد و کاسۀ حلبی است.
بسحاق اطعمه
لغت نامه دهخدا
(حُ)
جمع واژۀ حبوب
لغت نامه دهخدا
تصویری از آب نبات
تصویر آب نبات
قسمی شیرینی که با شیره شکر سازند. شکرینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حبوبات
تصویر حبوبات
حبوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب نبات
تصویر آب نبات
((نَ))
نوعی شیرینی که با شیره شکر سازند
آب نبات چوبی: آب نبات مخصوص کودکان که معمولاً دسته چوبی یا پلاستیکی دارد
آب نبات قیچی: آب نباتی که پیش از سرد شدن آن را به صورت مفتول باریکی درمی آورند و با قیچی به قطعات کوچک تقسیم می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حبوبات
تصویر حبوبات
دانگیها
فرهنگ واژه فارسی سره
نبات داغ شده که تلخ می باشد و به فردی که مسموم شده می دهند
فرهنگ گویش مازندرانی